شهید مدافع حرم؛ جوان مومن انقلابی شهید عباس دانشگر

بسته های فرهنگی مجازی شامل کتاب اذان صبح به وقت حلب، صوت شهید و بخش هایی از سخنرانی های اساتید کشوری درباره شهید عباس دانشگر منتشر شد. علاقمندان می توانند از آدرس زیر محتوای این بسته را مشاهده و دانلود نمایند :

روزنامه جوان طی مصاحبه ای با پدر شهید دانشگر، مطالبی در مورد راز و رمز موفقیت عباس منتشر کرد.

در شماره 27 آذر 1400 این روزنامه می خوانیم: جهت آشنایی بیشتر با سبک زندگی شهید دانشگر، با پدر شهید گفت‌وگویی انجام دادیم که ایشان در این گفتگو چند نکته را به عنوان شاخصه‌های شهید دانشگر و شهدایی، چون او برای الگوبرداری جوانان نسل حاضر معرفی کردند.

ادامه 

«دکتر قاضی‌زاده هاشمی» معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران بعدازظهر چهارشنبه نوزدهم آبان‌ماه به استان شهیدپرور سمنان سفر کرد. قاضی‌زاده در ابتدای سفر خود با حضور در گلزار مطهر شهدای امامزاده اشرف (ع) سمنان نسبت به مقام شامخ شهدا از جمله شهید مدافع حرم عباس دانشگر ادای احترام کرد. استاندار سمنان آقای هاشمی نیز ایشان را همراهی کردند.

  برشی از کتاب " تاثیر نگاه شهید " 

بخش دوم: محبت شهید به اساتید و همکاران دانشگاه امام حسین(علیه‌السلام)

سال ۱۳۹۳ در دانشگاه امام حسین(علیه‌السلام) با موضوع شاخصه های انقلابی گری سخنرانی داشتم. قبل از سخنرانی حدود یک ساعتی با سه نفر از دانشجویان که زحمت و مسئولیت برنامه به عهده آنان بود، در مورد مسائل کشور و مشکلات جبهه انقلاب صحبتی صمیمانه داشتم. یکی از آن سه نفر عباس دانشگر بود. چهرۀ عباس را خوب بخاطر دارم. از صحبت هایش مشخص بود بصورت منسجم و با دقت سخنرانی هایم را گوش می کند.
بعد از شهادتش به زادگاهش رفتم. پدرش سررسید سال ۱۳۹۴ شهید را به من داد وقتی برنامه عبادی اش را دیدم بر خود لرزیدم. مداومت بر نماز شب(حداقل سه رکعت نماز شفع و وتر)، خواندن هرروز حداقل یک صفحه قرآن با تفسیر، مناجات حضرت امیرالمومنین(علیه‌السلام) و زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها)، ذکر روز چند مرتبه...
ما حرف زدیم و او عمل کرد. در دلم گفتم خداوند متعال به درجاتش بیفزاید و او را با اولیاءش محشور فرماید.

استاد رائفی‌پور

خوشا آنان که زینب یارشان شد
              صداقت در عمل گفتارشان شد
به عباس اقتدا کردند و رفتند
              علمدار حسین سردارشان شد

برگی از خاطرات  :     

آن شب، برادر سید عباس تقوی، مداح اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، ذکر مصیبت باب‌الحوائج، حضرت عباس(علیه‌السلام) را می‌خواند و من بسیار منقلب شده بودم. یادم هست که گوشه‌ای از مجلس با حضرت عباس(علیه‌السلام) نجوا می‌کردم و در همان حال و هوا بودم که نام فرزندی که در راه دنیا بود را انتخاب کردم. پیش از آن مجلس، در ذهنم اسم‌هایی را ردیف کرده بودم اما آن شب، تصمیم گرفتم که نام فرزندم را «عباس» بگذارم. با مادرش مشورت کردم و او هم پذیرفت.
آن روزها گمان نمی‌کردیم که عباس، مثل صاحب نامش، در راه دفاع از حرم، به شهادت خواهد رسید.

پدر شهید  (برگرفته از کتاب لبخندی به رنگ شهادت)

به نام خدا

سلام بر پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بر همه شهیدان مخصوصا شهدای مدافع حرم.

عباس جان! من زمانی تو را شناختم که به فیض شهادت رسیده بودی.

من هم عضو کوچکی از پایگاه بسیج محمد رسول الله (ص) مسجد الزهرا (س) هستم. عباس عزیز وقتی که متوجه شدم تو نیز در این مسجد فعالیت داشته ای خیلی خوش حال شدم. همچنین وقتی فهمیدم از بچه های هم محلی شما هستم خوش حالیم دو چندان شد. پس بیش تر مشتاق شدم تا با زندگی تو آشنا شوم.

به همین خاطر در بیشتر مراسم های یادبودی که برای تو برگزار می شود، شرکت می کنم؛ تا هرچه بیشتر با تو و اهداف و آرمان هایت آشنا شوم.شاید که من نیز بتوانم جوانی لایق و شایسته در مکتب اسلام باشم. 

عباس جان من افتخار این را داشته ام که در گروه سرودی که به مناسبت یادبود شما تشکیل شده بود، نقش کوچکی داشته باشم. 

از مهمترین چیز هایی که از تو یاد گرفته ام، خواندن نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر است. تو نیز مانند حاج قاسم سلیمانی و محسن حججی با پیروی از مولایم حضرت ابوالفضل (ع) برای دفاع از اسلام به شهادت رسیدی.

شهادتت مبارک

در آستانه سالروز تولد شهید مدافع حرم، عباس دانشگر؛ تعدادی از مسئولین استان و شهر سمنان از خانواده این شهید عزیز دیدار کردند.

مشروح خبر 

سخنان استاد حسن رحیم‌پور (ازغدی) درباره شهید عباس دانشگر در ویژه برنامه جوان مومن انقلابی ، 

و خواندن یادداشت ها و وصیت نامه از شهید

جهت دیدن و دانلود این سخنرانی می توانید به کانال شهید دانشگر در سایت آپارات (اینجا) مراجعه نمایید

بگذارید بند بندم از هم بگسلد...

هستی ام در آتش درد بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود...

باز هم صبر می‌کنم و خدای بزرگ خود را عاشقانه می‌پرستم.

آرزو داشتم که شمع باشم، سر تا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار کنم. به کفر و طمع اجازه ندهم بر دنیا تسلط یابد.

شهید دکتر مصطفی چمران